جدول جو
جدول جو

معنی قاسم ثقفی - جستجوی لغت در جدول جو

قاسم ثقفی
(سِمِ ثَ قَ)
ابن امیه بن ابی الصلت. پدرش قبل از بعثت پیغمبر از پیمبری و بعثت یاد میکرد و تا زمان بعثت پیغمبر زنده بود ولی شقاوت بر او مستولی گردیدو اسلام نیاورد، بلکه درباره اهل بدر با اشعار معروف خود مرثیه گفت و تا هنگام مرگ به کفر خود باقی بود، و گفته اند به سال نهم هجری وفات یافت. پسر وی قاسم را مرزبانی در معجم الشعراء یاد کرده است. قاسم علی القاعده در زمرۀ صحابه بوده است زیرا به طوری که مکرر گفته شده کسی از قریش و ثقیف در مکه و طائف نماند مگر آنکه اسلام آورد. (الاصابه جزء 3 قسم 1 ص 213)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ مِ نَ جَ)
امیر قاسم نجفی، ازاشراف سادات جرجان است که منصب نقابت آن ولایت به وی مفوض گشت و با امانت و درستی به تحقیق انساب سادات آن نواحی همت گماشت. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 613)
لغت نامه دهخدا
(سِ عَ)
ابن ثابت بن حزم عوفی سرقسطی (255- 302هجری قمری) ، مکنی به ابومحمد. دانشمند لغت و علم حدیث است. وی با پدر از سرقسطه به مصر و مکه مسافرت کرد و گفته اند: او نخستین کسی است که کتاب ’العین’ را به اندلس آورد. از وی خواستند که در سرقسطه به امر قضامشغول شود ولی او از اینکار امتناع ورزید و در همانجا وفات یافت. تألیفاتی دارد و از اوست: 1- الدلائل فی شرح غریب الحدیث. این کتاب را پیش از آنکه به انجام برساند وفات یافت و پدرش آن را به انجام آورد. ابومحمد علی بن احمد از این کتاب یاد کرده و از آن ستایش نموده است. رجوع به نفح الطبیب ج 1 ص 346 و فهرست ابن خلیفه ص 191 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 7 و معجم الادباء چ 2 ج 6 ص 154 و پاورقی کشف الظنون ج 2 ص 1205 شود
لغت نامه دهخدا
(سِ مِ حَ نَ)
شیخ قاسم حنفی، حنفی از علماء است. او راست: ردالقول الخائب فی القضاء علی الغائب. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1482)
لغت نامه دهخدا
ابن فضل بن احمد بن احمد بن محمود ثقفی اصفهانی، مکنی به ابوعبدالله (397- 489 هجری قمری / 1006- 1096 میلادی) از رجال حدیث است. وی رئیس و بزرگ شهر اصفهان بود و علوم خود را در آن شهر و نیشابور و بغداد و حجاز فراگرفت و از ثروتمندترین مردم عصر خود بود و به طلاب و مشتغلین به حدیث بسیار کمک و دستگیری میکرد. در اواخر زندگی از ریاست شهر خود معزول و تبعید شد و از وی صدهزار دینار گرفتند. در ادای این مبلغ چیزی از مایملک خود را نفروخت. ابن قاضی شبهه گوید: کان صحیح السماع. چنانکه از گروهی از مردم اصفهان شنیدم وی به تشیع میل داشت. تألیفاتی دارد. از اوست: 1- الاربعون حدیثاً، خطی. 2- الفوائد العوالی، خطی. (کشف الظنون ج 2 ص 302) (الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 14 از الاعلام ابن قاضی شهبه، خطی)
لغت نامه دهخدا